نشانه درباره وبلاگ ![]() بنام آفریننده اندیشه ها توانا بود هر که دانا بود زدانش دل پیر برنا بود دوستان عزیز سلام! امیدوارم اندیشه سبزتان همیشه سبز باشد و رازیانه افکار تان همیشه مروارید وار در حال رستن و تکامل، قدم تان را به این وبلاگ گرامی میدارم. سعی من در صفحات مجازی جادوی" وبلاگ نویسی" هم سرگرمی و هم مطالبی که باهدف ارایه اطلاعات مفید ( تا جای که توان داشته باشم) در زمینه های مختلف ( اجتماعی، تاریخی، دینی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی) می باشد که در تدوام این کار به دیدگاه های عالمانه و منصفانه شما نیاز دارم تا با لطف خود اشتباهات من را تذکرداده و از نقطه نظرات مفید شما در بهینه سازی کیفیت و کمیت مطالب استفاده خواهم کرد. نويسندگان دو شنبه 13 ارديبهشت 1390برچسب:, :: 23:25 :: نويسنده : مصطفی احمدی
دستی نیست تا نگاه خسته ام را نوازشی دهد. اینجا ،باران نمی بارد... فانوسهای شهر،خاموش و مُرده اند دست های مهربانی ، فقیرتر از من اند...! نامردمان عشق ندیده ،خنجر کشیده اند بر تن برهنه و بی هویتم ! دلم می خواهد آنقدر بنویسم تا نفسهایم تمام شود. آنقدر دفترهای کهنه را سیاه کنم ، تا سَرَم ، فریاد کنند. می خواهم امشب، شاعر نو نویس کوچه ها شوم. بوی غربت کوچه ها امان بُریده است...! می خواستم واژه هایی پیدا کنم تا ... دلتنگی کهنه و بی خاصیتم را عرضه کند ، ولی واژه ها باز هم غریبی می کنند. می خواستم ، کاغذی بیابم منت نگذارد ، تنش را بدستانم بسپارد ، تانوازشش دهم ، اما ، اعتمادی نیست...! این لحظه ها ی لعنتی ، باز هم مرا عذاب میدهند... این دقیقه های بی وفا ، بی وجدانترین ِ عالم اند...! دستی نیست تا دستهای خسته ام را گرم کند... نگاهی نیست ، تا مرا امید دهد... نفسی نمانده تا به آن تکیه کنم. اینجا، آخرین ایستگاه عاشقیست نظرات شما عزیزان: پيوندها
|
|||
![]() |